The potential of stylistic variatio

The potential of stylistic variation in artifact  to define sociocultural phenomena—these might include ethnic groups.cultures trading net-works migration routes and so forth—have both enticed and frustrated archacologitsts since the beginning of our discipline . For example,childe(1929v–vi)wrote we find certain types of remains—pots,implements burial rites house forms—consistently recurring together .such a com. Plex of regularly  associated traits we shall term a cultural group or culture we assume that such a complex is the material expression of what  today would be called people. This axiom of childe's has proven too simplistic and often simply untrue. It places primary emphasis on artifact style as the defining variable for cultures. Further  this formula presumes that stylistic Chang  automatically means cultural Chang in 1997 Kramer critiqued the assumption dating to the earlier days of our  the field that pots equal people's   As emberling(1999)points out the same cure of cultural symbols can remain for a long period and yet Chang in their cultural meaning while the  organization of society is altering   What is worse  by making  style the dependent variable instead of an independent

نتایج (فارسی) 1:

پتانسیل تعریف پدیده sociocultural تنوع سبکی در مصنوع — این ممکن است شامل groups.cultures قومی مسیر مهاجرت خالص آثار تجاری و غیره — هر دو ترغیب و نا امید archacologitsts از ابتدا ما نظم و انضباط. به عنوان مثال، childe(1929v–vi) نوشت ما پیدا کردن انواع خاصی از باقی مانده — گلدان، پیاده سازی فرم خانه دفن مناسک — همواره با هم تکراری .such com. Plex صفات به طور منظم همراه ما یک گروه فرهنگی یا فرهنگ فرض کنیم که یک مجموعه مواد بيان آنچه امروز مردم می گویند مدت باید. این اصل موضوع childe را ثابت کرده است خیلی ساده و اغلب به سادگی بی وفا. این مکان تاکید اولیه بر سبک مصنوع را به عنوان متغیر تعریف برای فرهنگ. بیشتر این فرمول اینطور فرض کرده که سبکی چانگ به طور خودکار چانگ فرهنگی در 1997 Kramer نقد فرض قدمت به روز زودتر به معنی ما میدان است که مردم برابر گلدان را به عنوان emberling (1999) اشاره می کند درمان همان نمادهای فرهنگی می تواند برای مدت طولانی باقی می ماند و هنوز چانگ در حالی که سازمان جامعه چه تغییر در معنای فرهنگی خود را با ساخت سبک متغير وابسته به جای مستقل بدتر است

نتایج (فارسی) 2:

پتانسیل تنوع سبکی در مصنوع به تعریف پدیده-این فرهنگی اجتماعی ممکن است شامل قومی تجارت groups.cultures خالص کار می کند مسیرهای مهاجرت و غیره-هر دو archacologitsts وسوسه و نا امید از آغاز نظم و انضباط است. به عنوان مثال، childe (1929v-VI) نوشت که ما پیدا انواع خاصی از بقایای گلدان، پیاده سازی دفن اشکال-به طور مداوم خانه مراسم تکرار با هم نشان داد؛ کام. پیچیده از صفات به طور منظم همراه ما باید یک گروه فرهنگی یا فرهنگ ما فرض کنیم که چنین پیچیده بیان مواد از آنچه امروز خواهد بود مردم به نام است مدت است. این اصل از childe بیش از حد ساده و اغلب به سادگی نادرست ثابت کرده است. این تاکید اولیه در سبک مصنوع به عنوان متغیر تعریف برای فرهنگ. علاوه بر این فرمول فرض که چانگ سبک به طور خودکار به معنای فرهنگی چانگ در سال 1997 کرامر نقد فرض قدمت به روز قبل از ما درست است که گلدان برابر مردم به عنوان emberling (1999) اشاره می کند که درمان همان نمادهای فرهنگی می تواند برای یک دوره طولانی باقی می ماند و هنوز چانگ در معنای فرهنگی خود را در حالی که این سازمان از جامعه است تغییر بدتر با سبک متغیر وابسته جای مستقل است